تعریف روانشناسی بالینی:
اجرای اصول روانشناسی رفتار عادی و غیر عادی برای فهم شخصیت فرد و درمان نقایص آن در کلینیک روانشناسی .
تعریف ApA: هنر و فن مربوط به سازش آدمی . حوزه ای از روانشناسی که با استفاده از اصول روانشناسی، تشخیص و درمان اختلالات روانی می پردازد.
روانشناس بالینی بیشتر وقت خود را به درمان اختصاص می دهد و در مقایسه با سایر متخصصین، آگاهی بیشتری در مورد جنبه های بهنجار رفتار دارد.
عنصر اصلی قضاوت بالینی: نوع تفسیر ( interpretation) متخصص درباره ی داده هاست.
پتیل: در فرانسه - اوایل قرن 18 جنبش اصطلاحات انسانگرایانه در بیمارستان روانی ایجاد کرد. و فرایک نیز در آلمان
وایوز: نوشته هایش شباهت زیادی به عقاید فروید داشت.
مسمر: کشف پدیده ای که امروزه به عنوان هیپنوتیزم می شناسم وی نام مسمریزم را بر آن نهاد. مسمر معتقد بود تنها خود او و معدودی افراد دیگر قدرت مسمریزم را دارند و این قدرت را مغناطیس حیـوانی نامید.
براید: تبدیل مسمریزم را به هیپینوتیزم تغییر داد.
شارکو و برنهایم: اولین با از روش هیپینوتیزم برای درمان بیماران هیستـریک استفاده کردند.
برنـهایم: نشانه شناسی هیستری چیزی جز تلقین پذیری نیست.
بپرس: جنبش بهداشت روانی را بر پا کرد.
مدونا: داروی متوازول به منظور درمان با شوک را کشف را کشف کرد.
ساکل: استفاده از انسولین در درمان بیماران مبتلا به شیزوفرنی را آغاز نمود. سرلتی و بینی: از الکترو شوک برای درمان استفاده کردند.
اسکیرول: برای اولین بار فرق بین سایکوز و عقب ماندگی هوشی را مطرح ساخت.
ایتارد: پسر وحشی 12 ساله جنگل های آیرون را به مدت 5 سال تعلیم داد.
سگن: اولین آموزشگاه تعلیم کودکان عقب مانده ی ذهنی را تاسیس کرد. وی معتقد بود می توان کودک عقب مانده ذهنی را تعلیم داد.
اسپینوزا: اساس موروثی بودن عقاید را پایه گذاری کرد.
بیسل: علت اصلی اختلاف فردی را تفاوت بین عکس العمل های افراد بیان کرد و آن را فرمول شخصی نامید.
تیدمن: اولین تحقیق علمی درباره ی کودک ( بر اساس مشاهده ی رفتار کودک خود نگاشته بود) را انجام داد.
گالتن: 1- معرفی روش تحقیق در وراثت به وسیله ی دو قلوها 2- ساخت نوعی نمره ی تراز یافته برای مقایسه پدیده های مختلف مثل قد و وزن 3- ساخت وسیله ای به نام « صوت گالتن » و بررسی حساسیت حیوانات نسبت به درجات مختلف صدا 4- مبتکر استفاده از پرسشنامه به منظور ارزیابی منش و شخصیت5- پـدر آزمون هـای پـروژکــتیو ( فرافکن): با انتشار « روش تداعی لغات » word association 6- تاکید بر تفاوت های فردی، کوشش برای کاربرد روش های کمی برای شناخت 7- تاسیس آزمایشگاه انسان سنجی، علاقه مندی به زمان عکس العمل reaction time، دقت حسیsensory acurity، مهارت های کنشی matore skills .
وونت: اولین لابراتور رسمی روانشناسی را در لایپزیک آلمان تاسیس کرد.
فخنر: شروع تحقیقات در مورد قوای ادراکی یا « پسیکوفیزیک»
کراپلین: پدر نظام های نوین تشخیص و طبقه بندی روانشناسی است.
کتل: اصطلاح « آزمون های روانی» را ابداع کرد. کتل و گالتون: « ابزارهای اندازه گیری روانی » را ابداع نمودند. ( رهبران جنبش هوش آزمایی )
بینه وسیمون: ساخت اولین آزمون هوش در سال 1905 ( این آزمون 30 ماده داشت ) آلفرد بینه: 1- نیروی محرکه ی قطعی در ساخت آزمون های روانی آلفرد بینه بود 2- کلید مطالعه ی تفاوت های فردی، مفهوم هنجارها و انحراف های ملازم آن می باشد.
ترستون: روش فاکتور آنالیز ( تحلیل عاملی ) هوش یا تحلیل عوامل هوش با این فرضیه که هوش از تعدادی عوامل مستقل تشکیل شده و می توان آن ها را تفکیک کرد.
اسپیرمن: اساس هوش یک .....